رستوریشن های تمام سرامیکی اگرچه زیبا هستند ولی بسیار ترد و شکننده می باشند. از سوی دیگر رستوریشن های تمام فلزی با اینکه مستحکم هستند ولی از نظر زیبایی فقط برای دندانهای خلفی، قابل قبول هستند.
رستوریشن های فلز - سرامیک شامل یک زیربنای فلزی هستند که سرامیک بر روی آن نصب می شود. اما باید بدانیم که به سه دلیل نمی توان از آلیاژهای معمولی طلای نوع III و IV برای تهیه زیربنای رستوریشن های فلز – سرامیک استفاده کرده یعنی آلیاژ مورد استفاده در رستوریشن های تمام فلز با رستوریشن های سرامیک – فلز به دلایل زیر متفاوتند.
1- این آلیاژها (طلای نوع III و IV از لحاظ حرارتی با پرسلن های زودگداز Low- Fusing) سازگار نیستند، زیرا ضریب انبساط حرارتی آنها بیش از حدی است که امکان پیوند میان فلز و سرامیک را ممکن سازد.
2- آلیاژهای طلای نوع III و IV دمای ذوبی پائین تر از نقطۀ ذوب پرسلن دندانپزشکی دارند که این امر سبب می شود قبل از رسیدن پرسلن به دمای ذوب، آلیاژهای فوق ذوب شوند.
این آلیاژها برای باند با پرسلن ها ساخته نشده اند، لذا امکان باند (پیوند) پرسلن به آنها وجود ندارد (1).
آلیاژ متال – سرامیک چیست؟
یک آلیاژ سرامیک حداقل بایستی 6 خصوصیت زیر را داشته باشد:
این آلیاژها باید بتوانند برای پیوند با پرسلن، اکسیدهای فلزی سطحی ایجاد کنند. بنابراین به فلزات گرانبها (noble) که اکسیده نمیشوند، مقداری Base metal می افزایند تا اکسیدهای سطحی برای پیوند با پرسلن فراهم شود (مانند قلع).
ضریب انبساط حرارتی این فلزات بایستی فقط کمی بیشتر از پرسلن باشد تا در موقع سرد شدن، پرسلن صدمه ای نبیند.
دمای ذوب این آلیاژها بایستی به مراتب بالاتر از دمای ذوب پرسلن باشد.
این آلیاژها نباید در موقع پخت پرسلن دچار تغییر شکل (distortion ) شوند (say- resistance).
کاربرد این آلیاژها بایستی آسان و بدون دردسر باشد.
این آلیاژها بایستی زیست سازگاری کافی با بافتهای اطراف خود داشته باشند و برای تکنسین، دندانپزشک و بیمار خطرناک نباشند.
طبقه بندی سیستم های آلیاژی فلز سرامیک
از ترکیب طبقه بندی Naylor (1986) و طبقه بندی Mclean (1979) میتوان طبقه بندی جامعی به دست آورد که خلاصە آن در ذیل بیان شده است (1و2).
با بررسی مزایا و معایب، مشخص می شود که بیشترین مزایا متعلق به آلیاژهای طلا – پلاتین – پالادیوم است. لذا توصیه می شود که مبتدیان در ابتدای کار از این آلیاژ استفاده کنند و با کسب تجربه، از دیگر آلیاژها استفاده کنند.
بهترین جایگزین آلیاژهای طلا – پلاتین – پالادیوم، آلیاژهای طلا – پالادیوم – نقره می باشند. بنابراین:
1-هرچه محتوای طلا بیشتر باشد، دقت ریختگی و سهولت ساخت آن بیشتر است.
2-جایگزینی پالادیوم توسط تنتالوم (دگودنت از کارخانه دگوسا) می تواند آلیاژ زردتری ایجاد کند که در نتیجه رنگ بهتری در پرسلن بوجود می آورد.
3-هرچه محتوای پالادیوم کمتر باشد، خطر جذب گازها کمتر است.
4-هرچه محتوای بیس متال ها بیشتر باشد، کنترل تولید اکسید به صورت لایه های ملکولی مشکلتر است.
5-هرچه نقطه ذوب آلیاژ بیشتر باشد، مقاومت در مقابل خزش و تغییر شکل فلز در موقع پخت پرسلن بیشتر است.
اصول طراحی در ساخت زیربنای فلزی پرسلن
وظایف زیربنای فلزی در رستوریشن های فلز – سرامیک
1-وظایف اصلی (اولیه):
الف) تدارک تطابق مناسب با دندان.
ب) تهیه اکسیدهایی که با پرسلن پیوند شیمیائی برقرار نمایند.
ج) ایجاد شالودۀ محکمی برای اتصال پرسلن که خود ترد و شکننده است.
د) فرم کلی آناتومی دندان را زیربنای فلزی ایجاد می کند.
2-وظایف فرعی (ثانویه):
الف) سطوح فلزی دراکلوزال ولینگوال سایش کمتری روی دندانهای مقابل ایجاد می کنند.
ب) تراش کمتر نسبت به مواردی که از رستوریشن های تمام پرسلن استفاده می شود.
ج) سطوح فلزی اکلوزالی را در دهان آسانتر از پرسلن می توان تصحیح و پرداخت نمود.
د) اگر سطوح اگزیال از فلز باشند، تماس با پارسیل متحرک مناسب تر خواهد بود.
ه) امکان اتصال اتچمنت ها فقط به فلز ممکن است و نه به پرسلن.
چند سؤال مطرح در مورد کارهای متال – سرامیک
1) تماسهای اکلوزال بایستی در روی فلز باشند و یا در روی پرسلن؟
بسته به مورد فرق می کند ولی به نکات زیر بایستی توجه کرد: اگر اکلوژن توسط فلز برقرار شود، دندان تراش کمتری می خورد. علاوه بر این امکان تنظیم تماسهای اکلوزال فلزی وجود دارد. در صورتی که در مورد پرسلن این کار بسیار مشکل است. سایش دندانهای مقابل اگر در تماس با پرسلن باشند به مراتب بیشتر از مواردی است که با آلیاژهای طلا در تماس هستند.
2) فاصلۀ تماس های اکلوزال با محل تماس پرسلن – فلز چقدر باشد؟
برای پرهیز از شکستن پرسلن، نباید تماس های اکلوزال روی محل اتصال پرسلن – فلز یا در نزدیکی آن باشند. بنابراین تماسهای اکلوزال بایستی یا تماما در روی فلز باشند و یا روی پرسلن. بهترین فاصلۀ تماسهای اکلوزال یا اینسایزال با محل تماس پرسلن و فلز بایستی حداقل 1.5 mm و یا حتی mm 2 باشد.
3) تماسهای پروگزیمال در روی فلز باشند یا در روی پرسلن؟
در دندانهای قدامی و تماسهای مزیال دندانهای خلفی (بخصوص پرمولرهای اول) بایستی روی پرسلن باشد. در مورد دندانهای خلفی که در دید نیستند، می توان این تماس ها را روی فلز قرار داد البته مزیت تماسهای پرسلن، در آن است که در صورت کم بودن تماس دندانی، پرسلن را آسانتر از فلز میتوان اضافه کرد.
4) ضخامت پرسلن در نوک کاسپها چقدر باید باشد؟
یکی از اهداف زیربنای فلزی، ایجاد ضخامت یکنواختی، برای پرسلن است (حداقل mm1 و حداکثر mm2). اگر این ضخامت از mm2 بیشتر شود، ساپورت پرسلن کم شده و احتمال شکستگی آن زیاد میشود. اما با آنکه گفته میشود ضخامت پرسلن بایستی در تمام نقاط یکنواخت باشد ولی این به معنای مساوی بودن ضخامت آنها در تمام نقاط نمیباشد بطوریکه ضخامت آن در ناحیه ژنژیوال بایستی mm1 و در 3/1 اکلوزال یا اینسایزال 1.5 _ 2mm باشد. (2)
نتیجه گیری و خلاصه
در مجموع همانگونه که Craig (1993) بیان میدارد، موفقیت این رستوریشنها به عوامل زیر بستگی دارد: (3)
1-استفاده از آلیاژهای با نقطۀ ذوب بالا (بیشتر از 1150 oc).
2-استفاده از سرامیکهای زودگدازی که در دمای حدود 100 تا 150 oc زیر نقطه ذوب آلیاژ پخته شوند
3-همخوانی ضرایب انبساط حرارتی سرامیک و فلز
4-استفاده از سرامیکها و آلیاژهایی که با هم، باند مستحکمی بوجود بیاورند
5-طراحی صحیح رستوریشن
6-فضای کافی برای سرامیک در نظر گرفته شود تا زیبایی به حداکثر برسد
7-استفاده از روشهای ریخته گری دقیق و مناسب
8-استفاده از پرسلنهای مناسب برای رسیدن به رنگ مناسب، جهت یکنواختی با سایر دندانهای بیمار
9-کاربرد روشهای لحیم کردن استاندارد، برای اتصال بریجهای ثابت.